باران ببار
قرار من با تو سیلاب نبود
طغیان و طوفان دریا نبود
شستن گردو غبار قطره قطره با اب بود
قرارمان تیشه زدن بر ریشه ها نبود
روزگارمان تلخ شد به اندازه کافی
از مرگ درختان با تبر جانیان
تو ببر از دلمان تلخی روزگار را
بشوی از دلم این همه نامردای ها را
8888888888888888888888888
ستاره می درخشه
کنار ماه تابون
اگه نباشه ماهو
ستاره تو شبامون
سیاه و تاره دنیا
هم این سَرو هم آن سو
88888888888888888888888888
تو که میخندی
شبا واسم روز میشه
برای من دنیا خندون میشه
رو گونه هات که چال میشه
غمای من پر میکشه
دلم واست پر میزنه
8888888888888888888888888888
فاطمه خانم رسید از راه
شیرنی آورده از خانه برام
نقل و حلوا ارده با کیک و کلمپه
نانِ جوشی با کماچ و مسقطی
چی به چیه منبع
درباره این سایت